آشنایی با مفهوم مدارها در کسب ثروت
قانون جذب و قانون ارتعاش مهمترین قوانین جهان هستی هستند. پیشاز این که شرایط زندگی خودت یا شرایط زندگی هر کس دیگری در زندگیات معنایی برایت پیدا کند، باید این قوانین را درک کنید. این قوانین پایه و اساس هر چیزی است که ظهورش را میبینیم. این قوانین پایه و اساس هر چیزی است که وارد زندگیمان شده است.
وقتی آدمهایی که از بیماری حرف میزنند خودشان مریضاند و کسانی که از ثروت حرف میزنند ثروتمندتر میشوند یعنی این قانون دارد درست و با دقت 100% عمل میکند. اگر ادمهای موفق و ثروتمندی را مییبنید که شکرگزار هستند، آن افراد به دلیل نعمت و ثروت زیاد نیست که شکر میکنند بلکه ثروت و نعمت دارند، چون دائما شکر میکنند.
هدف از مطرح کردن بحث ثروت و موفقیت مالی، رسیدن به درکی صحیح از وضعیت مالی کنونی، دلیل این وضعیت و ارتباط آن با باورهایی است که هر فرد در مورد موضوعات مالی دارد…
برای شروع اموزش قانون جذب در کسب ثروت، شما بهتره با مفهومی بنام ” مدارها ” آشنا بشید.
برای درک بهتر و عمیقتر مفهوم مدارها، در جهان هستی، ابتدا تصور کنید که کاینات و کهکشانها چه جوری کار میکنند. قانون مدارها یکی از قوانین طبیعی است که بر کل کائنات از بزرگترین اجسام در کهکشان ها تا کوچکترین ذرات، در اتم ها حاکم است.
سیاره های منظومه شمسی را در نظر بگیرید؛ عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس و نپتون همگی در مدارخود به دور خورشید در حال گردش هستند، ماه نیز به دور زمین روی مدار خاص خود در گردش است. کل منظومه شمسی نیز روی مداری در کهکشان راه شیری در گردش است …
در منظومه شمسی، شرایط محیطی در هر سیاره روی هر مدار متفاوت است. در یکی که آنقدر نزدیک به خورشید است، گرمای بیش از حد حاکم است. در دیگری به دلیل فاصله زیاد از خورشید اصلاً گرمایی وجود ندارد. آب و هوا در آنها وجود ندارد. در این بین تنها زمین خودمان است که به دلیل فاصله مناسب مدار آن از خورشید و سایر شرایط لازم، محیطی ایجاد شده است که امکان حیات روی آن وجود دارد.
در اتم های هر ماده، الکترون ها به دور هسته روی مدارهای مشخصی در حال گردش هستند. هر الکترون روی هر مدار دارای انرژی مشخص و فرکانس معین است.
در علم فیزیک و شیمی بیان می شود هرگاه به ماده ای انرژی بدهیم، این انرژی به وسیله اتم های ماده جذب می شود و به الکترون های آن می رسد. هر الکترون با جذب انرژی می تواند به مدارهای بالاتر صعود کند و هرگاه انرژی از دست بدهد به مدارهای پایین تر نزول می کند.
این بحث به درستی به انسان نیز قابل تعمیم است. هر فرد، در مجموعه کائنات روی مداری مشخص و با انرژی و فرکانس خاصی قرار دارد. در این مدار چیزهایی از قبیل موقعیت ها، اتفاقات، ایده ها، شرایط، افراد و اشیاء قرار دارند که هم مدار و هم فرکانس با فرد است. شما الان در شرایطی که قرار دارید، دقیقا همان مداری است که با افکار و باورهای خود ساخته اید و هر چیزی را که در این مدار قرار گرفته باشد را تجربه میکنید. تا زمانی که نخواهید مدار خود را تغییر دهید، همین شرایط و همین مبالغ پول و درامد و همین ادمها و فرصتها فقط پیش روی شما خواهد بود.
همه ما انسانها در مدارهای خاص خودمان قرار داریم. انسان با توجه به افکار و نوع انرژی که دارد در یکی از این مدارها قرار میگیرد. مثلا انسانی بر روی مدار ثروت در حال زندگی است، شخصی دیگر بر روی مدار فقر زندگی میکند. این مدارها در مورد شادی، موفقیت و سایر جنبههای زندگی انسان نیز وجود دارند. مثلا مدار عشق، مدار نفرت، مدار دانش، مدار اهداف و …
ساز و کار کائنات به این صورت است که هر فردی هر فرکانسی داشته باشد در مدار مربوط به آن فرکانس قرار می گیرد و با چیزهای موجود در این فرکانس که شباهت کامل با او دارند برخورد خواهد داشت. وقتی شما به یک مورد خاص فکر می کنید در مداری قرار می گیرید که چیزهای بیشتری در آن مورد خواهید دید.
شما اگر به یک گوشی موبایل خاص فکر کنید و به ان توجه و تمرکز کنید بعد از چند روز در همه جا اخبار آن گوشی را خواهید شنید و نمونه های آن را در دست خیلی از مردم میبینید. چون شما در مدار آن گوشی خاص قرار گرفته اید.
استعاره دیگری که می توان برای درک بهتر مدارها استفاده کرد؛ فرض کنید که قصد دارید در یک دریا به ماهیگیری بپردازید. زمانی که در کنار ساحل ایستاده اید، شما و همه افراد دور برتان امکانی برای صید ماهی نخواهید داشت. برای رسیدن به ماهی باید به آب بزنید هر چه از لب ساحل فاصله بگیرید و بیشتر جلو بروید بیشتر این امکان وجود دارد که ماهی نصیب تان شود. در این حالت شما و همه کسانی که در این فاصله مشخص از ساحل قرار گرفته اید فقط به ماهی های کوچک برخورد خواهید کرد. ماهی بزرگ تر در فاصله های دورتر از ساحل قرار گرفته اند. هر چه بیشتر جلو بروید و به وسط دریا نزدیک شوید ماهی های بزرگتر و بهتری را خواهید دید و صید خواهید کرد. آنهایی که هر روز صیدهای بسیار بزرگ انجام می دهند به دل دریا زده اند و تا آنجا که توانسته اند جلوتر و جلوتر رفته اند.
پس اگر می خواهید از لحاظ مالی ثروتمندتر شوید باید مدار خود را تغییر دهید تا با چیزهایی برخورد کنید که شما را به ثروت بیشتر برساند. با بودن در مدار کنونی تا هرچند سال دیگر، با همین شرایط و چیزهای فعلی برخورد خواهید داشت. شما در مدار فعلی نمیتوانید پول بیشتر و روابط بهتر و ادمهای متفاوت تر و با کیفیت تری ببینید.
مثال واضحتری را برای مدارها که خیلی راحت مفهوم اصلی را میرسونه. فرض کنید در یک ساختمان چند طبقه قرار دارید. در هر طبقه یکسری امکانات و پول و افراد وجود دارد. در طبقه اول مبلغ دو میلیون تومن پول با ادمهایی در حد متوسط قرار دارند. شما تا زمانی که در این طبقه هستید، فقط با همین شرایط پول و آدمها مواجه خواهید شد. اگر بخواهید این وضعیت را تغییر بدهید، باید به طبقات بالاتر منتقل بشوید. شما در طبقه دوم با پول 5 میلیون تومن و ادمهای موفق تر و بهتر و فرصتهای شغلی بالاتری روبرو خواهید شد. پس باید پله به پله به طبقه دوم برسید تا در شرایط جدید و بالاتری قرار بگیرید. همچنین برای داشتن امکانات بالاتر باید سعی کنید طبقه خود را عوض کنید و به طبقه سوم و بالاتر برسید. در طبقات بالاتر پول و امکانات و افراد و فرصتهای بیشتر و با کیفیت تر و عالی تری وجود دارد. شما نمیتوانید یک دفعه از طبقه اول به طبقه سوم یا چهارم برسید. فقط باید طبقات را به ترتیب طی کنید. تغییر مدار زندگی هم دقیقا به همین صورت میباشد.
شما نمیتوانید از درامد 2 میلیون تومن یک دفعه به درامد 20 میلیون تومن برسید. چون فرکانس ذهن شما باید درامد 20 میلیون تومن رو دریافت کرده و باور کند و در شما احساس لیاقت دریافت 20 میلیون تومن باشد تا بعد به آن درامد و مدار دسترسی داشته باشید.
اگر در مسیر تغییر شرایط، احساس کردید که افکاری مشابه این که چطوری میتونم زودتر و میانبری به درامد و جایگاه بالاتری دست پیدا کنم؟ مطمن باشید که در حال گیر افتادن در تله ذهنی خودتان هستید. اصلا به این افکار توجه نکنید. چون از نظر قوانین جهان هستی هیچ راهی برای دور زدن و میانبر وجود ندارد.
در کائنات بی نهایت مدار وجود دارد و برخورد شما با فقر یا ثروت، سلامتی یا بیماری، اتفاقات خوب یا بد، ایده های فقیرانه یا ثروتمندانه، عشق و روابط پایدار یا مشکلات و روابط ناپایدار، به فرکانس و مداری بستگی دارد که شما در آن قرار دارید یا قرار خواهید گرفت.
وقتی شما به یک موضوع خاص مثلاً ورزشی، سیاسی، اجتماعی … توجه می کنید کم کم به مدار با فرکانس مربوط به آن موضوع وارد می شوید و با افراد و چیزهایی برخورد می کنید که با آن موضوع در ارتباط هستند.
در مورد ثروت و پول، باید خود را در مدار بالاتری نسبت به الان قرار دهید. اگر در مدار الان شما ماهانه 5 میلیون تومان وجود دارد و می خواهید به مدار 10 میلیون تومان در ماه برسید باید روی باورهای خود کار کنید و باورهایی را در خود به وجود آورید تا به ایده هایی برسید که درصورت اجرای آنها، ماهی 10 میلیون درآمد داشته باشند. شخص که در مدار 5 میلیون تومان قرار دارد، دارای ایده های حول و حوش 5 میلیون تومان است و به ایده های بالاتر دسترسی ندارد و اصلاً به ذهنش خطور نمی کند و در صورت دریافت این ایده ها از دیگران به دلیل باورهایش، اکثراً به شکست می انجامد.
این شخص در مدار خود؛ بی پولی، بی کاری، وضعیت بد اقتصادی، تورم و … را می بیند و هر روز با این موارد بیشتر برخورد می کند و باور می کند کل دنیا به همین صورت است.
اما شخص با درآمدهای خیلی بالا مثلا 500 میلیون تومان در ماه چیزهایی را می بیند که کاملاً متفاوت است. او چیزهایی از قبیل؛ رشد اقتصادی، فرصت های عالی سرمایه گذاری و پول سازی و … را می بیند. با این که ممکن است با فرد قبلی که مثال زدیم در یک کشور، یک شهر و حتی یک ساختمان قرار داشته باشند.
همه چیزهایی که شما الان می بینید واقعیت جهان نیست، واقعیت زندگی شماست، واقعیت فرکانسی مداری است که شما در آن قرار دارید.
فروشنده ای اگر با مشتری هایی برخورد می کند که بد معامله هستند، بد اخلاق هستند، جنس قسطی می خواهند، چانه می زنند، غر می زنند، در مداری قرار دارد که، این افراد و مشتری ها را جذب می کند. همکاران او مشتری هایی دارند که پولدار هستند، خیلی راحت تر خرج می کنند، خوش اخلاق هستند، نقد می خرند … . علت تفاوت فقط به مداری برمی گردد که آنها در آن قرار دارند.
دلیل اصلی این تفاوت در بین اشخاص در مثال های ذکر شده، تفاوت در مداری است که آنها قرار گرفته اند. این مثال ها قابل تعمیم به هر مورد دیگری است، اگر مدار شما تغییر کند، جای شما در کائنات نیز تغییر می کند، موقعیت بهتری خواهید داشت، ایده های بهتری به ذهنتان می رسد، با آدم های بهتری برخورد خواهید داشت.
شما می توانید به هرچیزی که می خواهید برسید به شرط آن که مدار خود را تغییر دهید و به مدارهای بالاتر ارتقاء بیابید. برای تغییر مدار باید باورهای خود را عوض کنید. برای تغییر باورها باید نحوه فکر کردن، صحبت کردن، رفتار کردن خود را تغییر دهید.
با شروع کردن به تغییر افکار و باورها، تمام اتفاقات اطراف شما و موجود در مدارتان کم کم تغییر می کند و با افراد و ایده هایی برخورد می کنید که باعث رشد و تغییر وضعیت مالی شما می شود و به مدار بالاتر منتقل می شوید و با چیزهای جدید برخورد خواهید داشت.
همه ما در مدارهای معینی زندگی می کنیم که به خاطر افکار و فرکانسی که به کائنات ارسال می کنیم در این مدار قرار داریم و تجربه هایی که کسب می کنیم مربوط به مدار ما است.
کسی که افکار منفی دارد، بدبین است و باورهای غلط دارد در مداری است که با افرادی از این جنس برخورد دارد و همان افکار و باورها را به او باز می گردانند و باعث اثبات و تحکیم افکار و باورهای او می شود. با تغییر افکار و باورها مدار به آرامی تغییر می کند و با آدم ها، موقعیت ها و دنیای متفاوت دیگری برخورد خواهد داشت هرچه افکار و باورهای جدید و بهتری ایجاد شود ارتقاء مدار به آرامی صورت می گیرد.
مدارهای بسیار بالایی وجود دارد و علت وجود کسانی در این مدارها هوش بالا، استعداد، شانس یا … نیست. کسانی در این مدارها قرار دارند که افکار متفاوت و فرکانس متفاوت با افراد موجود در مدارهای پایین تر از خود به کائنات ارسال می کنند.
در حق هیچ کسی در جهان ظلم نمی شود. این قانون کاینات است. هرکسی هرچیزی را در زندگی تجربه می کند به واسطه فرکانسی است که براساس مدار خود به کائنات ارسال کرده است و کائنات نیز همچون آینه ای این فرکانس را به او بازگردانده است و این نهایت عدل خداوندی است و یکی از قوانین الهی است که از ازل تا ابد بر کل کائنات حکمفرما است و هیچ استثنایی هم ندارد.
این مثالها را برای درک بهتر مبحث مدارها برای شما توضیح دادیم که راحت تر به بحث اصلی مان بپردازیم.
ما انسانها هم که جزیی از کاینات هستیم هر کدام در یک مداری بسر میبریم. تفاوت مدارهای ما با سایر اجزای جهان هستی در این است که مدار آنها ثابت و محاسبه شده و ذره ای تغییر و تخلف ندارند و طبق قوانین جهان در نظم خاصی تا ابد خواهند بود. ولی انسان با توجه به داشتن اراده آزاد برای انتخاب مسیر زندگی خود، میتواند تا بینهایت مدار را انتخاب و بالاتر رفته و یا برعکس تا پایینترین مدار هم سقوط کند.
در پست های آینده به کاربرد مفهوم مدارها در زندگی خودمان بیشتر میپردازیم.
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام عالی بود .فقط اینکه مثال مدارهای الکترونی مربوط به فیزیک کلاسیک است و حقیقت کشف شده جدیدتر اینه که الکترونها جای خاصی ندارند.سپاس.
سلام
عالی بود
متشکرم
من سعی میکنم افکار منفی رو توجه نکنم وافکار مثبت رو جایگزین کنم
سلام ممنون از شما عالی بود
منتظر پست بعدی شما هستم
سلام
مبحث مدارها با مثالهای ساده و عالی که زدید کاملا قابل فهم و درکه بهتر شد ممنون از شما