مشکلات دلیل اصلی موفقیت ما هستند
روزی مردی مشغول تماشای پروانهای بود که برای بیرون آمدن از سوراخ ریز پیلهاش تقلا میکرد، مرد دلش به حال پروانه سوخت و تصمیم گرفت به او کمک کند، بنابراین سوراخ پیله را گشاد کرد و پروانه به راحتی از پیله خارج شد. اما آن پروانه هرگز قادر به پرواز کردن نشد و تا پایان عمر مانند یک کرم خاکی خزید…
گاهی به لحظاتی برخورد میکنیم که با اینکه قوانین کیهانی را فهمیدهایم، با اینکه در حال کار کردن روی خودمان هستیم و با اینکه با تمام وجود خواستههای خود را مشخص کرده و میکوشیم به آنها برسیم، با کمال تعجب میبینیم مشکلات و موانعی سر راهمان قرار میگیرد که نزدیک است ما را ناامید و بی انگیزه کند و سپس میخواهیم شروع به گله و شکایت کنیم…
اما قبل از هر چیز اجازه بدهید با هم ادامه داستان را بخوانیم…
در این داستان، “محدودیت پیله” که آن مرد آنرا یک مانع برای پروانه میدانست، موهبتی بود که خداوند در پاسخ به درخواست پروازِ پروانه، به او عطا کرده بود. زیرا تقلای پروانه برای خارج شدن از سوراخ ریز، باعث ترشح مایعی از بدنش میشود که به او امکان پرواز میدهد.
بنابراین چیزهایی که ما محدودیت، مشکل یا مانع میپنداریم و ترجیح میدادیم هرگز آنها را تجربه نکنیم، موهبتهایی هستند برای بالا بردن استاندارهای ما تا مانند آن پروانه مجبور نشویم برای تمام عمر بخزیم و “پرواز با بالهایمان” را بجای فلج بودن و خزیدن بر روی زمین، برگزینیم…
این مأموریت ناخواسته، تمام آن چیزی است که ما آنرا مشکل میپنداریم و روبرو شدن با این ناخواستهها، وسیله ایست برای واضح شدن هدف زندگی ما. تا درک کنیم که مشکلات، دلیل اصلی موفقیت ما هستند..
در جهان هستی و در طول زندگی، ما همواره دچار مشکلات میشویم و زمانی این مشکلات را نخواهیم داشت که مرده باشیم. پس مشکلات برای انسانهای زنده هست و خواهد بود. مسایل و مشکلات برای ما انسانها عالی هستند، زیرا باعث وضوح و روشنتر شدن خواسته های ما میشوند.
شاید الان در ذهنتان بگویید که کجای مشکلات عالی میتواند باشد، در حالی که کلی موانع برای ما ایجاد میکند؟
اگر ما دچار مشکلات نشویم هیچ وقت متوجه نخواهیم شد که چه میخواهیم و به اصطلاح با رخ دادن مسایل به وضوح خواسته های خود پی میبریم.
به عنوان مثال: شما در یک رابطه ناموفق قرار میگیرید. در این رابطه شما هر روز دچار درگیری و استرس و ناخواسته هایی میشوید. شما از این مشکلات به خواسته های خود پی میبرید که ” من چه چیزی را میخواهم ” وقتی دچار مشکلی میشوید و اگر با قانون جذب اشنا باشید قطعا میدانید که این مشکلات، میخواهد خواسته های شما را به شما برساند. شما میخواهید رابطه ای داشته باشید که احترام متقابل باشه و از هر لحاظ خواسته های شما رو برآورده کنه. وقتی بر طبق قوانین جهان هستی روی این خواسته های خود تمرکز و توجه کنید، بدون اینکه رابطه فعلی شما منجر به ترس و استرس و نگرانی برای شما شود، یا مخاطب شما همانی میشود که شما میخواهید و یا اینکه این رابطه به راحتی و خوشی تموم شده و یک رابطه دیگری با خواسته های شما شکل خواهد گرفت.
این دقیقا سیستم عملکرد بروز مشکلات و مسایل در زندگی ما است.
به قول خانم استر هیکس، شما وقتی به یک مشکل و یا ناخواسته بر میخورید، همان لحظه یک خواسته در ذهن شما ایجاد میشود. خواسته ای که از دل همان ناخواسته و یا مشکل تولید شده است و این فکر، موشک خواسته های شماست که به اصطلاح خانم هیکس rocet of desire به جهان هستی فرستاده میشود.
شما اگر به مشکلات و مسایل زندگی خودتون با این دید نگاه کنید، متوجه میشوید که این مشکلات موهبتهایی از جهان هستی هستند که به شما رسیده و هدف آنها توسعه زندگی شماست.
با مثال دیگری این موضوع را بازتر میکنیم. فردی را در نظر بگیرید که در شغلی مشغول بکار است با درآمد ماهیانه یک میلیون تومان. در این جا دچار یک مشکلی میشود که درآمد من حتی تا دهم برج هم نمیماند و در اینجا ” خواسته ” به وجود میاید. که من اگر ماهیانه 3 میلیون تومن درامد داشته باشم میتوانم حداقل تا آخر ماه پول داشته باشم و این تضاد باعث میشه موشک خواسته خود را که درامد 3 میلیون تومنه، به جهان هستی ارسال کند.
طبق قانون جذب، هدفگذاری و ارتعاش و فرکانس خواسته 3 میلیون تومن در ماه را فعال میکند و اگر این قوانین را رعایت کند صد در صد به خواسته خود خواهد رسید.
در این مثال اگر این مشکل برای این شخص بوجود نیامده بود چطور میتوانست به خواسته جدیدش برسد؟ و یا اگر در مقابل مشکلی که داشت و درامد یک میلیون تومن فقط شکایت میکرد و غر میزد نتیجه ای جز استرس و ترس و بدبینی به کار و شغلش و در نهایت هم از دست دادن همان کار یک میلیون تومانی نداشت.
توجه به این نکته بسیار مهم و ارزشمند خواهد بود که ، مشکلات در زندگی میایند تا پیامی را به ما بدهند و بروند. نمیایند که کمر ما را بشکنند و یا ما را زمین گیر کنند. جهان هستی با ما دشمنی ندارد که هر چند وقت یکبار مشکلی را برای ما بفرستد تا ما را درگیر و فلج نماید.
دوست عزیز، مشکلات هر کدام پیامی مشخص دارند تا زمانی که ما پیام آن مشکل را دریافت نکرده ایم و نفهمیده ایم، آن مشکل با ما و همراه ما خواهد بود. این جزو قانون جهان هستی است.
هر آنچه در جهان هستی وجود دارد، بنا به یک مشکلی و یک نیازی که بوجود آمده است، شکل گرفته و ایجاد شده است. به عنوان مثال : اختراع کفش برای این بوده که انسانهای اولیه متوجه شدند که بدون پوشش، کف پاهای آنها دچار مشکل و زخم و درد میشود. پس خواسته آنها چیزی شبیه کفش فعلی بود. فکر کردند و ایده ای آمد و ساخته شد و به تدریج پیشرف کرد و الان ما چیزی بنام کفش داریم و استفاده میکنیم.
یا وجود چیزی بنام قاشق و چنگال از زمانی شکل گرفت که انسان در خوردن غذا به مشکل برخورد و همان زمان خواسته خودش رو ارسال کرد و جهان ایده قاشق و چنگال رو برای انسان آورد و به تدریج شکل فعلی آنها را استفاده میکنیم.
جهان بر اساس تکامل در حال رشد پیشرفت توسعه است.
شما اگر زندگی افراد اولیه عصر حجر و قبل از اون را نگاهی بیندازید می بینید که جهان در حال بسط، رشد، گسترش و تکامل است و علت ان تضاد هایی است که برای بشر وجود داشته است.
در عصر حجر امکاناتی نبود و مردم با کمترین امکانات زندگی میکردند و چون ماهیت جهان این است که رشد کنه گسترش پیدا کنه و به تکامل برسه نیازهای بشر به مرور شناخته می شدند.
مثلا نیاز اولیه لباس بود سردشون می شد حیوانات رو شکار میکردند از پوستشون لباس درست می کردند و گوشت شون را می خوردند و بعد نحوه خورده شدن گوشت وطبخ غذا تغییر کرد. اگر شما فقط یک روش طبخ گوشت و غذا را در نظر بگیرید متوجه می شوید که تا کنون چندین هزار دستگاه از ظروف آشپزی وسایل آشپزی کباب پزها ابداع و اختراع شده تا به شکل امروزی در آمده است.
چون جهان در حال گسترش بود و افراد نیازهایی داشتند که باید برطرف می شد و بفکر اختراع یا رسیدن به اونها می شدند و این یعنی تضاد و مشکل، یعنی نیاز به چیزی که الان ندارید.
هر زمانی در اطراف شما یک سری مشکلات هست اطراف همه انسانها هست.
افراد جهان همه به نوعی داراری یک سری تضاد ها هستند یعنی یک سری چیزها را میخوان که ندارند و این نداشتن چیزها به ضرر شون تموم میشه و افراد در تکاپو هستند تا ان ها را بدست بیاورند.
بعضی ها نیاز به ماشین دارند و الان ندارند، پس ماشین برای آنها یک مشکل و تضاد محسوب میشه.
بعضی میخوان ازدواج کنند و مجردند ازدواج برای انها یک تضاده.
بعضی میخواهند یک گوشی داشته باشند و ندارن پس گوشی برال آنها یک تضاده
شما در صنعت اختراع چرخ، خودرو، پول و هزاران مورد دیگر، ببینید چون افراد نیاز داشتند اختراع کردند.
این طبق روند تکاملی جهان انجام می شده است.
پس براساس نیازهای افراد بر اساس روند تکاملی قانون جهان، این تضاد ها بوجود می آمده اند وافراد به آنها می رسیده اند و باز در صدد اصلاح و پیشرفت ان اقدام می کردند.
پس بخاطر داشته باشید که تمام کشفیات و اختراعات بشری،از مشکلات و مسایل بوجود آمده اند. چیزهایی که روزی رویا و آرزوی انسانها بوده ولی الان به حقیقت پیوسته و ما در اختیار داریم، مثل گوشی موبایل و تلویزیون و ماهواره و غیره …
شما هر گز با مشکلات زندگی نباید بجنگید. اینها بخاطر اذیت کردن ما نیامده اند. هر مشکلی برای تو پیش آمد پ، اول بپذیر طبق قانون پذیرش، بعد فکر کن ببین این ناخواسته چه چیزی را میخواهد به تو برساند. برای فهمیدن پیام هر ناخواسته یا مشکلی میتوانید از معادل ضد آن استفاده کنید. اگر به مشکل بیماری برخورده اید، شما خواسته سلامتی دارید و باید متوجه باشید که در طی روزهای گذشته افکار یا رفتارهایی داشته اید که باعث این بیماری شده است. خواسته شما الان سلامتی است. به آن بیماری بگویید که من فهمیدم چه چیزهایی را با رعایت میکردم و نکرده ام و متوجه پیام مشکلتان که شدید، آن وسیله خیلی زود خواهد رفت.
اگر مشکل مالی و بی پولی به شما برخورد، پیامش رو بگیرید. یعنی شما در مسیری قرار داشتید که به ثروت و رفاه نمیرسیدید. مسیر را اشتباه میرفتید. این پیام مفهومش اینه که مسیر شغلی و درامدی خودتان را تغییر بدهید. به فکر درامد بهتر و بیشتر باشید. این خواسته شما از دل همان ناخواسته و مشکل به جهان هستی پرتاب میشود و شما طبق قوانین جذب با توجه و تمرکز و احساس خوب در کمترین زمان به خواسته خودتان میرسید و آن مشکل محو میشود.
هر مشکلی که برای انسان روی میدهد، تنها دلیلش وجود مشکلی در ذهن و باورهای درون اوست. این مشکلات زنگ خطر و هشدار باورهای منفی و محدود کننده ما هستند. با ما میگویند افکار و باورهای ما در آن مورد غلط بوده و باید اصلاحش کنیم.
پس هر آنچه که در زندگی احساس خوب رو از شما گرفت، به خود بگویید که این یک تضاد و مشکل هست و من با تغییر باورهام از تضادهای زندگی را به نفع خودم استفاده خواهم کنم.
شما در زندگی تا احساس نیاز به چیزی نکنید به سمت اون نمیروید. انسان ها بر اساس الگوهای ذهن هیچ وقت دقیق نمیدانند که چه چیزی میخواهند. فقط یک تصویر کلی و دورنمایی از خواسته های خودشان دارند. بعنوان نمونه خود شما دقیقا نمیدونید چی میخواید، یک دفتر بردارید و ۱۰۰ تا از خواسته ها و ارزوهاتون رو بنوسید خواهید دید در اول کار شاید بیش از ۲۰ یا ۳۰ تا نتونین بنویسین.
برای هر چیزی که از کاینات و جهان هستی میخواهید، باید دلایل شفافی را داشته باشید. که چرا میخواهید؟ این دلایل هر چقدر بیشتر و واضحتر باشه قدرت خواسته شما هم بیشتر خواهد بود.
نکته مهمی که اینجا باید بدانید اینه که، ما اغلب فقط میدانیم که چه چیزهایی را داریم. ولی نمیدانیم که چه چیزهایی را نمیخواهیم. چون خیلی چیزها رو نمیخواهیم که الان در قسمت درخواستهای ذهنمون نیستند. مشکلات و ناخواسته ها میایند تا به ما بگویند که چه چیزی را نمیخواهیم تا از آن طریق به خواسته هامون برسیم.
انسان به وسیله روبرو شدن با مشکلات، رشد میکند و به خواسته هایی که برای زندگی و گسترش آن لازم بود میرسد. هرگاه به مانعی برخورد میکنیم، هرگاه به وضوح می دانیم که چه چیزی را نمیخواهیم، یک میل، اراده و اشتیاق برای آنچه میخواهیم، در ما زاده می شود.
افراد در برابر مشکلات دو نوع برخورد دارند. عده ای البته بیشتر، به هنگام بروز مشکل، در همان مشکل متوقف میشوند و به عوارض و قسمت منفی آن توجه و تمرکز میکنند و عده ای هم که از قانون جذب اطلاع دارند، روی آنچه میخواهند و خواسته خود و درسی که از مشکلات گرفته اند تمرکز میکنند.
در حالت اول، وقتی روی مشکل و ناخواسته ای که شکل گرفته و عوارض آن، تمرکز کنید، طبق قانون ، خودبخود بیشتر شده و ابعاد آن تمام زندگی را خواهد گرفت و خود این ناخواسته، مشکلات و مسایل متعدد دیگری را نیز بوجود خواهد آورد. که نمونه این را شما خیلی بیشتر در محیط زندگی خود میتوانید مشاهده کنید.
افرادی که با بروز مشکلی کوچک، بدلیل توجه به ماهیت مشکل، آن را بزرگتر کرده و به درگیر و چالش بزرگ زندگی مبدل کرده اند.
گفتیم که مشکلات وقتی به سراغ ما میایند، حامل پیامی هستند. این پیام از طرف جهان هستی برای ما ارسال شده است که بفهمیم اشکال کار ما و افکار و باورهای ما در این مدت گذشته کجا ها بوده است.
اگر هوشمندانه با این فرایند برخورد کنید، زمانی که خودتان را در معرض آن مشکل میبینید. ابتدا میپذیرید که مشکل مال شماست و برای شماست. بعد میپذیرید که این مشکل را خودتان جذب کرده اید و ماحصل افکار و باورهای شما بوده است.
حالا بدون هیچ قضاوتی، به آن مشکل بگویید که من پیامتان را دریافت کردم و فهمیدم که مشکل من کجا بوده است. فهمیدم چه چیزی را میخواهم و اشتباه کرده ام که این ناخواسته را وارد زندگی ام نموده ام. در این حالت شما در برابر آن مشکل در موضع قدرت و پیروزی قرار میگیرد و انرژی آن مشکل به تدریج کمتر و ضعیفتر شده و فضای ذهن شما اماده دریافت راه کارها و ایده های جدید خواهد بود که طبق قانون جذب با عمل به آنها به شرایط بسیار عالی و مطلوبی میرسید که قبل از بروز آن مشکل به هیچ وجه به این شرایط فکر نمیکردید.
مشکلات به طور مداوم در زندگی ما ظاهر میشوند تا به ما بگویند که ” چه میخواهیم ”
اگر هیچ مشکلی در زندگی برای ما نباشد، ما هیچ پیشرفتی هم نخواهیم کرد. همه پیشرفتهای دنیا، همه بخاطر بروز مشکلات بوده است.
از مالک کمپانی مازراتی پرسیدند: چطور شد که به فکر ساخت چنین ماشینی افتادی؟ گفت ماشینی را که میخواستم در بازار پیدا نکردم و این مشکل باعث اختراعی بنام مازراتی شد.
به نظر شما آیا روزی میرسد که در زندگی مان هیچ مسئله و مشکلی نداشته باشیم؟
طبق قانون، جهان هستی هیچ روزی، بدون مشکل و مسئله نخواهد بود. چون جهان هر لحظه در حال گسترش میباشد و عامل گسترش جهان، بروز مشکلات میباشد.
اگر یاد بگیرید و باور داشته باشید که مشکلات برای گسترش زندگی و جهان ما میایند و اگر ایمان داشته باشید که ریشه همه خواسته ها و زیبایی های زندگیمان، مشکلات و ناخواسته های ما هستند.
آنگاه نه تنها از آن مشکلات کمترین آسیبی نمیبینیم، بلکه در نهایت متوجه میشویم که این ناخواسته ها آمدهاند تا فقط و فقط به ما سود برسانند. تا سرعت پیشرفتمان را بهبود ببخشند…
تا بتوانیم اولویتهای زندگی مان را واضح تر تشخیص دهیم. تا آنچه را که میخواهیم از دلِ این مشکلات انتخاب کنیم، این یعنی عمل به قوانین کیهانی در تمام جزئیات زندگی …
اما اگر این موضوع را فراموش کرده باشید، آنگاه نه تنها به ناخواستههای بیشتری اضافه میکنید، بلکه با تمرکز بر آنها و ایجاد احساسِ بد، درون حلقه ای از مشکلات تکراری گیر خواهید افتاد.
اگر بدانید که انرژی لازم برای خلق یک تجربه بسیار خوب در زندگی ، از برخورد با یک مشکل یا ناخواسته، زاده میشود و از قدرت توجه و تمرکزتان مطلع باشید و بدانید که میتوانید با تمرکز بر خواستهها، آنها را به زندگیتان دعوت کنید، نه تنها دیگر از مشکلاتتان گله و شکایت ندارید، نه تنها نگران نمیشوید و احساس بدی ندارید، نه تنها به مشکلات تکراری برخورد نمیکنید، بلکه با ایجاد هماهنگی بین ذهنتان و ضمیر ناخوداگاه، به همه خواسته های خود خواهید رسید.
اگر چنین نگاهی را بیاموزی، آنگاه در برابر آنچه که دیگران مشکلات مینامند و از آن گله و شکایت میکنند، فقط میتوانی سپاس گزار باش. فقط میتوانی احساس خوبی داشته باشی. سپاس گزار از جهان هستی برای فرصتی که برای رشد و توسعه زندگی ات آمده است.
یادتان باشد که احساس خوب داشتن، از همه چیز مهم تر است…
این همان چیزی است که میتوانیم آنرا شیوه صحیح برخورد با ناخواستهها بدانیم… یعنی در زندگی، هیچ چیزی برای غر زدن و شکایت کردن و قضاوت و نگرانی وجود ندارد. چون همه اینها زاییده افکار و باورهای ما هستند و برای محو کردن اینها تنها، میتوانید با تمرکز بر نکات مثبت و تغییر جهت باورهای خودتان، اصلاح کنید. هیچ راهکار و روش دیگری ندارند.
به همین دلیل افرادی که با قوانین جهان هستی اشنا هستند، به محض مواجهه با مشکل، از خودشان میپرسند این همان چیزی است که من نمیخواهم، پس ” من دقیقاً چه چیزی میخواهم؟” سپس تمام قوا و ارادهشان را برای توجه کردن به خواستهشان به خدمت میگیرند. آنها افرادیاند که نه تنها از مشکلات گلایه نمیکنند، بلکه ایمان دارند این همان بزرگترین فرصت برای پیشرفت و سعادتشان است.
شما دوست عزیز، جزو معدود افرادی هستید که راز موفقیت را در برخورد با ناخواستهها و مشکلات میدانند و راه استفاده از این فرصتها را یاد گرفته اند.
شما با فراگیری این قوانین، از مشکلات خود، پلی برای موفقیتهایی عظیم میسازید و با تکرار و تکرار و تکرار این موضوع در ناخودآگاهتان، ذهنتان را بگونهای برنامه ریزی و تربیت میکنید که به محضِ مواجهه با مشکلی، میتوانید ماهرانه راه حل و راه پیشرفتتان را از دلِ آن مشکل پیدا کنید.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مثل همیشه عالی….حالم رو واقعا خوب کرد
عالی بود وبسیارآموزنده