عامل قضاوت در برهم خوردن احساسات
یکی از دلایل داشتن احساس منفی، قضاوت کردن میباشد. که همان گرایش مردم به ارزیابی های منفی، در باره دیگران است.
هنگامی که به صورت نامطلوب در مورد دیگران قضاوت میکنید، همواره آنها را گناهکار میدانید. این احساس گناهکار دانستن بقیه مردم، بهانه ای برای عصبی شدن و رنجش و در نهایت احساسات منفی نسبت به آنها میشود.
در واقع طبق تاکید کتابهای آسمانی، قضاوت نکنید تا بر شما قضاوت نشود.
این بدان معنی است که وقتی دیگران را مورد قضاوت قرار میدهید، در حقیقت منفی بودن و ناراحتی را به رای خود به ارمغان میاورید.
شما با هر معیاری که دیگران را قضاوت میکنید، دیگران هم با همان معیار شما را قضاوت خواهد کرد.
وقتی در مورد دیگران قضاوت میکنید، خودتان را در وضعیتی بالاتر از آنها فرض میکنید و آنها را در مرتبه ای پایینتر میبینید. که این امر برانگیخته شدن واکنش های منفی از طرف مقابل را در پی دارد.
اغلب افراد منتظر هستند تا کوچکترین اشتباهی از دوست یا همکارشان سر بزند. در این صورت به مجرد این اشتباه به سرعتی باورنکردنی در صدد اصلاح و رفع اشتباه بر می آیند. بدترین کاری که می توان در برقراری روابط اجتماعی انجام داد عیب جویی است. برخی از افراد در طرف مقابل به دنبال ایراد و اشکال می گردند تا گوشزد کرده و به رخ بکشند. به راستی چه کسی چنین طرز فکری را می تواند تحمل کند.
عیب جویی همیشه با خودبینی همراه است و خودبینی و تکبر چیزی است که خوشایند نیست. فرد عیب جو همواره در صدد اثبات خویش است. فرد عیب جو خود را برتر و بالاتر از دیگران می داند و همیشه یک پله بالاتر از دیگران قرار دارد. چنین فردی تصور می کند افکار و عقاید او بر عقاید دیگران برتری دارد و این دیگرانند که اشتباه می کنند.
دوستان باید بدانید که مخالفت با عقاید دیگران منجر به برقراری روابط اجتماعی نخواهد شد. از نظر علمی وقتی با فردی مخالفت می شود بخشی از مغز که مسئول منطق است نمی تواند به درستی عمل کند.
نباید همیشه با هوش ترین فرد در جمع باشید و اشتباهات را اصلاح کنید. این کاری است که می تواند قاتل برقراری روابط اجتماعی باشد. عیب جویی خوشایند هیچکس نیست و فرد عیب جو به سرعت از حلقه دوستانش کاسته خوهد شد.
برای داشتن احساسات مثبت و حال خوب در هر لحظه، باید از همین الان تصمیم بگیرید که از هر گونه قضاوت دیگران به هر شکلی پرهیز کنید.
این تمرین باید هر لحظه در حین توجه به دیگران و قضاوت کردن، در درون ذهن شما، به جریان بیفتد و به شما هشدار دهد که از قضاوت دست بردارید و همان لحظه به خودتان بگویید اخلاق و رفتار و ضخصیت آن شخص به من هیچ ربطی ندارد.
به مرور و با تمرین و تکرار میتونید به مرحله بی قضاوتی دست پیدا کنید.
انسان هر لحظه با ذهن خودش در حال محک زدن شرایط و آدمها و وضعیتهای پیش روی خودش است. ذهن یک سیستمی بنام دویی دارد. این سیستم هر چیزی را که میبیند و توجه میکند به دو صورت خوب و بد و یا زشت و زیبا و جور و ناجور میبیند. هیچ چیزی از نظر ذهن انسان خارج از این دوتایی ها نیست.
ملاک سنجش این سیستم هم افکار و باورهاییه که در ذهن ما ثبت شده و با رویکرد آن باورها نسبت به سنجش وضعیت لحظه اقدام میکند.
یک نفری را در خیابان جلو خودتان میبینید که لباسهای خاصی پوشیده، ذهن شما سریع نظر میده لباسهای این شخص خیلی مزخرف و زشته و همان لحظه شما به قضاوت نسبت به آن شخص اقدام میکنید و کلی افکار منفی را در مورد آن شخص در ذهن خود تولید میکنید. این افکار بعنوان ناخواسته شما در ذهنتان شکل میکیرد ولی چون به آن توجه کرده اید، آن فکر و آن وضعیت برای ذهن شما بعنوان خواسته و رفتار مورد علاقه شما پذیرفته میشود و در دوره زندگی شما و چرخش جهان، یک زمانی و در یک جایی شما به همان وضعیت مشابه آن گرفتار خواهید شد. این فرایند را اغلب بنام قانون کارما میشناسیم. ولی چیزی که مهمه این است که ما همه وضعیتهایی که قضاوت کرده ایم را در زندگی خودمان جذب میکنیم. بدون اینکه از این مسیله باخبر باشیم.
اگر در شرایط پیچیده ای از روابط خانوادگی و مالی و فقر و شغلی درگیر هستید، مطمن باشید همه این وضعیتها بر اساس الگوهای قضاوتی شما نسبت به مردم در زندگی شما جذب شده و الان شما معجونی از همه آن وضعیتهای نامطلوب را تجربه میکنید.
تصمیم جدی بگیرید که از هم اکنون در مورد هیچ فرد دیگری به خاطر هیچ چیزی قضاوت نکنید. چون شما در جایگاه آن شخص نیستید. چون شما در زندگی ان فرد قرار ندارید. چون شما مشکلات آن فرد را تجربه نکرده اید. پس نمیتوانید خودتان را در جایگاه فعلی آن شخص قرار بدهید.
آنتوان دوسنت اگزوپری یک جمله زیبا در مورد قضاوت دارد که میگوید: محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکلتر است. اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درستی بکنی، معلوم میشود یک فرزانه تمام عیاری.
به خودتان یادآوری کنید که همه افراد مستحق فکر کردن و زندگی کردن به روش خودشان هستند و شاید اگر شما هم در موقعیت آنها بودید، دقیقا عمل مشابهی را انجام میدادید.
شما دوست عزیز که تا به اینجا با قوانین جهان و قانون جذب آشنایی کامل پیدا کرده اید، قطعا از این به بعد با افکار و نگاه جدیدی به مردم و جامعه و رویدادها توجه کنید و وضعیت توجه شما نسبت به قبل خیلی متفاوت خواهد بود. شما در مسیر تغییر و تجربه شرایط جدید قرار گرفته اید و همین موضوع باعث خواهد شد تا ذهنیت متفاوتی نسبت به بقیه مردمانی که در پیرامون شما هستند داشته باشید.
هنگامی که ما شروع به پیشرفت می کنیم اغلب اطرافیان را زیر نظر می گیریم و آن ها را بررسی می کنیم و متوجه می شویم کاری که انجام می دهند اشتباه بوده و مشکلاتشان برای ما کاملا مشهود است.
به این ترتیب ممکن است سعی کنیم به آن ها کمک کنیم که همه چیز را همان طور که ما می بینیم ببینند. ولی اکثر افراد نمی خواهند آن را ببینند. آن ها در برابر نقد و چیزی که ما اشتباه می خوانیم اغلب مقاومت می کنند و به احتمال زیاد در آن ها احساس بدی به وجود می آید.
در بیشتر موارد افراد به مسائل و مشکلات خود آگاه هستند اما درد ماندن در همین حالت فراتر از درد تغییر نیست م ممکن است بخواهند همیشه همینطوری بمانند.
زمانی که بخواهید به افراد چیزهایی بگویید که برای شنیدن آن ها آماده نیستند دست کم حرف های شما را رد می کنند. اگر حس می کنید افراد نمی توانند تغییر را درک کنند یا با شما به توافق برسند سعی نکنید آن ها را با خود همراه کنید زیرا این کار در نهایت به نتیجه خوبی نمی رسد و خود شما هم مورد قضاوت خودتان قرار میگیرید و احتمالا دچار شک و تردید بشوید.
پس در این شرایط جدید به هیچ عنوان سعی نکنید کسی را متقاعد به تغییر کنید و بخواهید که قانون جذب را درک کند و یاد بگیرد.
اگر می خواهید احساس نیاز به تغییر را در افراد دیگر زنده کنید ابتدا باید روی خودتان کار کرده و از خودتان شروع کنید. فقط کار خود را انجام دهید. افراد به تغییرات مثبت توجه خواهند کرد. با بیان تجربیات و اندیشه ها و کارهایی که تا کنون انجام داده اید می توانید افراد علاقه مند را به تغییر ترغیب کنید.
به حرف های ناامید کننده اطرافیان خود اهمیت ندهید. هر چه به گذشته بیشتر فکر کنید و از لحظه حال غافل شوید دچار یاس و سردرگمی خواهید شد. بدانید که هیچ رابطه ای تا ابد ادامه دار نخواهد بود و اینکه دیگران در زندگی خودشان چطور رفتار می کنند به شما ارتباطی ندارد. در شروع کار برای تغییر لیستی از این موارد تهیه کنید و سعی کنید همه آن ها را در زندگی خود به کار بگیرید.
تغییراتی که در خود و زندگیتان به وجود می آورید، روی روابطتان با دیگران و سایر موارد بیرونی تاثیر خواهد گذاشت و مهم است که شما چطور برخورد کنید.
ممکن است وقتی از حمایت و تشویق دیگران محروم شوید احساس خشم و ناراحتی به شما دست بدهد. شاید مسائل مختلفی مطرح شود که حسن نیت شما را نسبت به دیگران و اطرافیان از بین ببرد. اولین گام برای غلبه بر این موانع تصدیق احساساتان در مورد آنچه اتفاق می افتد است. خودتان را قضاوت نکنید یا ضعیف ندانید. زیرا شما بهتر از قبل می دانید که این تفکرات به راحتی از بین می رود.
تا زمانی که اعتراف نکنید که احساس خوبی ندارید نمی توانید آن را به حس بهتری تبدیل کنید.
اگر این مراحل را طی کرده اید به این معنی است که در حال پیشرفت هستید به طوری که حتی اگر احساس خوبی نداشته باشید باید به خودتان افتخار کنید.
دیدگاهتان را بنویسید