قفل ایده ها و آرزوهای ما با چه چیزی باز می شود؟
توسط قانون جذب متوجه شدیم دو چیز زمانی همدیگر را جذب میکنند که انرژی یکسانی داشته باشند. میدونید قفل ایده ها و آرزوهای ما رو چی باز میکنه؟
قصد و اراده انسان، …………….. آنچه ما دنبالش هستیم در خارج از وجود ما، نیست بلکه درون وجود من هست. قانون جذب الان دیگر یک راز نیست، بلکه بطور کامل بحث شده و شکافته شده وتوسط کسانی که می دانستند چطور به نفع خودشون بکار بگیرند مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از دوستان گفته بود قانون جذب برای من کار نمیکنه. این مثل اینه که بگیم قانون جاذبه زمین کار نمیکنه. قانون جذب همیشه کار میکنه. عین قانون جاذبه زمین. بخاطر همینه که می تونید روی صندلی بشینید و معلق نشید. اما اگر از این قانون اشتباه استفاده کنید واز یک ساختمان بلند بپرید، خب آسیب می بینید. عین همین در مورد قانون جذب هم رخ میده. قانون جذب یک قانون ثانویه هست. قانون اصلی و اولیه همان قانون ارتعاشه. یک جنبش و ارتعاش، درون وجود همه انسانها است که دیکته میکنه چه چیزی رو به زندگیتون جذب کنید. وقتی خودتون رو در فضای ارتعاش داشتن ایده ها قرار بدید، هر چیزی در اون راستا باشه به طرف شما جذب میشه. انرژی های مشابه همدیگه رو جذب می کنن. اگر شما ارتعاش خوبی نداشته باشید، چیزهایی که دوست ندارید رو جذب خواهید کرد. قانون جذب همیشه کار میکنه و نکته مهم درک این قانون اینه که ذهن و بدن باید بصورت یکپارپه در، هم ارتعاشی مناسب قرار بگیرند و چیزهایی که میخواهیم به سمت ما جذب بشن. اگر فکر می کنید از قانون جذب استفاده کردین و جواب دلخواهتون رو نگرفتید، شبیه دوشاخ لامپیه که به برق وصل می کنید و روشن نمیشه…شروع می کنیم به چک کردن، ببینیم مشکل از کجاست… قانون جذب هم همینه. باید مشکل اتصال رو پیدا کرد. شما باید به فراسوی ذهن برید و شروع به درک این کنید که ذهنتون چطوری کار میکنه، با ساختار و مکانیزم ذهن آشنا شوید، باید بفهمید این چیزهایی که الان در زندگیتون دارید چرا بدست اوردید و اگه داشته هاتونو دوست ندارید چگونه تغییرش بدید. حتما شنیدید افکار ما به اشیا تبدیل میشن واقعا چنین اتفاقی میافته. افکار ما، نظام باورهای ما میشنوند، برای ما شخصیت فردی می سازند. افکار به اشیا تبدیل میشن بشرطی که با احساسات ما، هم راستا باشند و با استعدادهای شما مطابقت داشته باشند و با ندای وجدان درونی شما هم مسیر باشند.
برای شروع رفتن به مدار بالاتر و تغییر اوضاع، قدم اصلی در کسب ثروت و موفقیت مالی طبق قانون جذب، ابتدا باید باورهای غلط و محدود کننده خودتان را در خصوص ثروت شناسایی کنید. مثل یک پزشک ابتدا باید عامل بیماری را تشخیص بدهید بعد برای آن دارو و درمان تجویز شود. تا زمانی که شما به باورهای ضعیف و اشتباه ثروت در ذهنتان دسترسی نداشته باشید، هر اقدامی در این زمینه محکوم به شکست خواهد بود.
در این جا چند باور اصلی در خصوص ثروت برای آشنایی شما طرح میکنیم هر کدام که بیشترین مقاومت ذهنی داشته باشید و در قبول کردن آن مشکل دارید، همان باور برای شما مانع اصلی خواهد بود و این به معنی شناسایی شدن باور ضعیف ذهنتان میباشد.
پس میریم برای شناسایی باورهای مربوط به ثروت و پول، این باورها نه درست هستند نه اشتباه، هر کدام نتایج مخصوص به خود را در زندگی افراد ایجاد میکند. شما اختیار دارید که هر کدام از اینها را باور کنید ولی اگر علاقمند به نتایج قدرتمند و عالی در زندگیتان هستید، پس باورهای ارزشمند و قدرتمند را انتخاب کنید. هر چند شاید اوایل با مقاوت زیاد ذهن تان مواجه بشوید.
- خیلی از افراد پولدار از طریق رسیدن ارث به آنها پولدار شده اند.
- اگر در قرعه کشی هایی که مثلا در بانکها و یا مراکز خرید انجام می شود برنده شوم، خیلی از مشکلاتم حل می شود.
- برای شروع هر کسب و کاری نیازی به استعداد و توانایی خاصی ندارم.
- کمک مالی پدر و مادر، تاثیر بسیاری در ثروتمند شدن افراد دارد.
- واضح است که موقعیت ثروتمند شدن در آمریکا بیشتر از ایران و افغانستان است.
- تحصیلات دانشگاهی بسیار بالا کمک شایانی به پولدار شدن افراد می کند.
- برای موفقیت و ثروتمند شدن عوامل بیرونی و اشخاص و موقعیتها و خانواده، هیچ نقشی ندارند و صفر درصد موثر هستند.
- در زمانهای گذشته شرایط و موقعیت برای ثروتمندتر شدن بسیار بیشتر از حالا بود.
- دلیل فقر خیلی از افراد این است که بدشانس بوده اند و فرصتهای مناسبی برای موفقیت به دست نیاورده اند.
- من در بدترین شرایط مالی و خانوادگی هم میتوانم با تغییر باورهایم، به بالاترین رشد و موفقیت دست پیدا کنم.
- خیلی از افراد پولدار، با شانس آوردن در یک معامله و خرید و فروش به موقع، پولدار شده اند.
- برای شروع هر کسب و کاری نیاز به سرمایه اولیه بیشتری دارم.
- ثروتمند شدن کسی که در خانواده فقیر و بدون هیچ امکاناتی به دنیا آمده و بزرگ شده بسیار سخت است.
- بعضی از افراد با سوء استفاده از ارتباطی که در ادارات دولتی دارند پولدار شده اند.
- مردها شانس بیشتری برای ثروتمند شدن نسبت به زن ها دارند.
- افرادی که دارای استعدادهای فوق العاده هستند راحت تر ثروتمند می شوند.
- بهتر است برای شروع کسب وکار وام بانکی گرفت.
- من اعتقاد دارم عوامل بیرونی مثل سن، تحصیلات، سرمایه اولیه، جنسیت، زندگی در کشور و یا شهری خاص و …تاثیر زیادی در موفقیت افراد دارد.
یکی از مهمترین دغدغه های افراد این است که همیشه دیگران و اوضاع و شرایط بد اقتصادی را دلیل اصلی نرسیدن به خواسته هاشون عنوان می کنند و همیشه پدر و مادر، دوستان، جامعه، دولت و … را مقصر می دانند و با این بهانه خودشان را از تلاش کردن معاف می کنند و یا اشتباهاتشان را گردن آنها می اندازند.
در حالیکه عوامل بیرونی بر ما اثر گذار نیستند مگر اینکه خودمان به اونها انرژی بدیم و اگه باور کنیم که این عوامل تاثیرگذارند درست فکر کردیم و اون موقع تاثیرگزار خواهند بود پس هر انچه را باور کنی همان می شود و طبق قانون جذب هر باوری در زندگی شما موثر خواهد بود.
پس اگر این باور را پذیرفتی، قطعا عوامل بیرونی در زندگی شما موثر بوده و یکی از مشکلات و شرایط فعلی زندگی ات هم بر اساس همین باور اشتباه بوده است. شاید به نظر بیاد که تحصیلات در موفقیت و رشد شخصیتی و ثروتمند شدن واقعا خیلی تاثیر دارد. ولی همین باور تنها میتواند برای کسی که تحصیلات خاصی ندارد، عامل شکست و انزوا باشد. پس اگر این باور را نپذیری، در زندگی تو هیچ تاثیری نخواهد داشت و اگر تحصیلات دانشگاهی هم نداشته باشی، در شرایطی قرار میگیری که به موفقیت و ثروت دست پیدا میکنی. برای درک این باور باید الگوهایی را پیدا کنی و زندگی و موفقیتهای آنها را مطالعه کنید تا در ذهن شما پذیرفته شود، که تحصیلات نمیتواند عامل اصلی موفقیت و ثروت باشد. نمونه انسانهای موفقی که بدون تحصیلات در دنیا نقش آفرینی کردند:
استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل در سال ۲۰۱۱ درگذشت. او پس از پایان تحصیلات متوسطه تنها یک ترم در سال ۱۹۷۲ در دانشگاه پرتلند تحصیل کرد. جابز پس از ترک تحصیل حتی جایی برای خواب نداشت و پیش دوستانش میخوابید و با جمعکردن شیشه خالی و دریافت “گرویی” آن روزگار میگذراند. او پس از مدتی در شرکت آتاری شروع به کار کرد و در سال ۱۹۷۶ به همراه استیو وزنیاک شرکت اپل را تاسیس کرد.
بیل گیتس وقتی در سال دوم رشته ریاضیات در دانشگاه هاروارد با کامپیوتر “Altair 8800” آشنا شد، تحصیلات را رها کرد. او شرکت مایکروسافت را بنیان گذارد و میلیاردر شد. دانشگاه هاروارد ۳۲ سال پس از ترک تحصیل به بیل گیتس مدرک افتخاری داد.
گوئینت کِیت پالترو نمرات خوبی در مدرسه نداشت و با توصیه مایکل داگلاس، دوست خانوادگیشان به دانشگاه کالیفرنیا راه یافت. او پس از گذشت یک سال تحصیل در رشته تاریخ هنر، ترک تحصیل کرد. او با بازی در فیلمهای هفت، “اِما” و “درهای کشویی” سیر موفقی در سینما را آغاز کرد و بازی در فیلم “شکسپیر عاشق” جایزه اسکار و گلدن گلوب را برایش به ارمغان آورد.
مردم عادی برای کسب ثروت به دنبال تحصیلات دانشگاهی می روند، اما ثروتمندان می خواهند دانش خاصی را یاد بگیرند.
خیلی از ثروتمندان دنیا تحصیلات رسمی پایینی دارند و ثروت خود را از طریق دانش خاص شان به دست آوردهاند. این در حالی است که مردم عادی تصور می کنند تنها راه دست یابی به ثروت، مدرک دانشگاهی است. آنها گرفتار نوعی فقر فکری شدهاند که از ثروت و موفقیت دورشان کرده است.
افراد ثروتمند تنها روی “هدف” تمرکز میکنند و به “وسیلهها” اعتقادی ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید