سرنوشت خود را رقم بزنید
این اصل و قانون را همواره بیاد داشته باشید که: هیچ کس نمی تواند سرنوشت شما را رقم بزند غیر از خودتان.
اگر دیگران به جای شما مسیر زندگیتان را انتخاب کنند هیچ گاه از زندگی راضی نخواهید بود. در اصل برای دیگران ممکن نیست که مسیر زندگی شما را مشخص کنند.
با انتخاب آگاهانه ی مسیر افکارتان، می توانید در ارتباط دایم با انرژی خالق، یعنی خدا باشید و در نتیجه همه چیز را خوب و شاد ببینید…
سعادت و خوشبختی پایه و اساس این جهان است. سعادت هر لحظه به سوی شما و در وجود شما جاری است.
فقط می باید به آن اجازه دهید تا جریان یابد. درست مثل هوایی که تنفس می کنید، می باید آرام بگیرید و وجودتان را به روی آن باز کنید و بگذارید در وجود شما جاری شود.
شما می توانید سرنوشت خود را رقم بزنید. هیچ کس دیگری قادر به این کار نیست. زمانی که بر افکار خود آگاهی و تسلط دارید و آنها را آگاهانه خلق می کنید، آن وقت خالق ارادی سرنوشت خود هستید.
خواسته ها و آرزوها فقط در شکل و قالب فکر هستند. شما از طریق توجه بر چیزی به همراه خواستن واز طریق آرزو و تولید فکر مربوط به آن خواسته، به هدفتان میرسید .
همواره بیاد داشته باشید که تا نخواهید و توجه نکنید، چیزی را هم دریافت نخواهید کرد.
” بخواهید تا به شما داده شود ”
چه بخواهید چیزی اتفاق بیفتد یا نخواهید چیزی اتفاق بیفتد اگر به آن توجه کنید و فکر مربوط به آن را در ذهنتان تولید کنید، هر دو یعنی طلبیدن آن چیز.
قانون جذب فقط به توجه و فکر و احساس شما، نگاه میکند. نفع یا ضرر شما را منظور نمیکند. توجه و تمرکز فکر شما را به منزله خواسته و نفع و آرزوی شما میپندارد.
لازم نیست خواسته ی خود را با کلمات بیان کنید، فقط می باید آن را در وجود خود احساس کنید که من این را می خواهم. مثل احساس خواستن چیزی یا اینکه چیزی را تحسین کنید، هر چیزی را که ستایش کنید یعنی اینکه من می خواهمش.
این احساس، میل و آرزو، شروع جذب آن چیز است. این توجه شما به هر چیزی خواسته شما را میسازد. کاینات به صدا و کلام و حرفهای شما کاری ندارند. این احساس و توجه شماست که، علایق و خواسته های شما رو به کاینات اعلام میکند.
شما هیچ گاه از رشد و توسعه و خلق کردن رویاها، خسته نمی شوید زیرا برای خواسته و آرزو حد و مرزی وجود ندارد. با عقیده و فکری که درباره ی هر چیز دارید و دوست دارید آن چیز را تجربه و تملک کنید، مرحله ی به عمل درآمدن و ظهور آن خواسته، فرا می رسد و مشاهده آن خواسته در شما دیدگاه جدیدی خلق می کند که منجر به آرزو و خواسته ای دیگر می شود.
این تنوع و گستردگی هیچ گاه به پایان نمی رسد، و تا بینهایت ادامه خواهد داشت.
آرزوهاو خواسته های شما هیچ گاه متوقف نمی شود و پاسخ به آنها نیز همچنان ادامه خواهد یافت.
قانون جذب، علم آفرینش ارادی خواسته هاست.
یعنی اینکه از آن چه الان هستید و از آنچه هم اکنون دارید، شاد و سپاسگزار بوده و در عین حال اشتیاق سوزان داشته باشید برای بیشتر داشتن.
یعنی احساس اشتیاق و خوش بینی برای آنچه که در این راه به شما دست می دهد و تردید، بی صبری ،عجله، یا عدم شایستگی و لیاقت که مانع از رسیدن به آرزوها می شود در شما نباشد.
درست مثل کسی که اصول ابتدایی ریاضیات را یاد می گیرد و بعدها آن را به کار می برد و از نتایج آن بهره مند می شود. شما نیز فرمولهایی برای درک جهان در اختیار دارید و این فرمولها و قوانین، نتایجی یکپارچه برای همه جوانب زندگی را در اختیار شما قرار می دهند. این فرمولها چنان هماهنگند که می توانید تجربیات آینده ی خود را با دقت خیلی بالا و کامل پیش بینی کنید و تجربیات گذشته خود را تجزیه و تحلیل نمایید. اینها همان قوانین کیهانی یا قوانین جهان هستی هستند.
وقتی این موضوع شناسایی و تشخیص داده شود، فاصله ی میان شروع یک خواسته و برآورده شدن آن بسیار کوتاه خواهد شد.
یعنی با فراگرفتن فرمولهای دقیق قوانین جهان، در مسیر درست قرار میگیرید و بدون کمترین مقاومتی، در کمترین زمان به خواسته های خود خواهید رسید.
شما موجودی ارتعاشی در جهانی ارتعاشی هستید.
همه چیز در این جهان از جنس انرژی و ارتعاش است. همه ذرات کاینات، از انرژی شکل گرفته اند. ما انسانها هم از انرژی و ارتعاش هستیم. با هر فکر و حرف و اندیشه ای که در ذهنمون داریم یک فرکانس و ارتعاش به جهان میفرستیم.
هر چه احساس شما بهتر باشد به معنای آن است که ارتباط خوبی با خالق و مبداء هستی خود دارید و اگر احساس بدی دارید به معنای نداشتن ارتباط با انرژی کاینات و خالق است.
احساس خوب معادل است با دادن اجازه ی جذب خواسته، احساس بد معادل است با ندادن اجازه جذب خواسته و دفع آن.
ما انسانها در این شکل انسانی که از گوشت و پوست و خون تشکیل شده، موجودی هستیم ساخته شده از ارتعاشات و هر آنچه در محیط خود تجربه می کنیم از طریق ارتعاش است و تنها از طریق دریافتارتعاش است که می توانید دنیای مادی را درک کنیم به عبارت دیگر، از طریق چشمانمان ارتعاشات آنچه را می بینیم درک و تفسیر می کنیم. با استفاده از گوشها ارتعاشاتی را که دریافت می کنیم تفسیر می کنیم و می شنویم.
حتی بینی، زبان و نوک انگشتان ما ارتعاشات را به بو، مزه و لمس تبدیل می نمایند. اما پیشرفته ترین مفسر ارتعاشی در وجود ما احساسات و عواطفمان است.
احساسات و عواطف، وسیله مطمئن برای تعبیر ارتعاشات ما هستند.
با توجه به علایمی که عواطف و احساسات نشان می دهند می توانید، با دقتی بی نظیر، هر آنچه برای شما روی داده را درک کنید و بهتر بفهمید. و با دقت و سهولت می توانید از عواطف خود برای هماهنگی تجربیات خود در آینده به نحوی که شما را راضی و خشنود کند استفاده ببرید.
هر فکر و اندیشه، ارتعاشی دارد، هر فکر علایمی منتشر می کند و هر فکر علایمی مشابه خود را جذب می کند. این فرایند را قانون جذب می نامیم.
قانون جذب می گوید: هر چیزی جذب شبیه به خود می شود و بنابر این قانون نیرومند، افکاری که با یکدیگر جفت و جور هستند در یک خط قرار می گیرند. هنگامی که پیچ رادیو را می چرخانید تا با امواجی که از برج فرستنده ارسال می شود هماهنگ شود از این قانون استفاده می کنید.
اگر رادیوی شما روی موج 98 متر تنظیم شده نباید توقع شنیدن موسیقی را که از موج 101 متر پخش می شود داشته باشید.
فرکانسهای رادیویی باید با یکدیگر هماهنگ باشند و قانون جذب نیز چنین می گوید. بنابراین گر چه طبیعت شما چنین اقتضا می کند که آرزوهایی در دل بپرورانید می باید ارتعاشات یا همان احساسات شما با ماهیت آن ارتعاشات هماهنگ و در توازن باشد تا آرزوهایتان برآورده شود.
اگر شما خواسته پول و ثروت دارید، ولی احساس شما روی کمبود و نداری و نداشتن توانایی پرداخت هزینه های زندگی باشد، بنابر فرمول قانون جذب، شما در احساس و ارتعاش فقر و نداری و منفی قرار میگیرید و این ارتعاش برخلاف، ارتعاش پول و فراوانی و ثروته، و باعث میشود که خواسته شما هر روز از شما دور شود.
توجه خود را بر چه معطوف می کنید؟
توجه شما بر هر چیزی متمرکز شود باعث انتشار ارتعاشاتی می گردد و این ارتعاشات معادل خواسته ی شماست و معادل است با هدفی که می خواهید آن را جذب کنید.
اگر چیزی می خواهید که آن را ندارید، کافی است توجه خود را بر آن معطوف کنید و بعد براساس قانون جذب، آن چیز را به سوی خود جلب کنید تا براساس این قانون ارتعاشاتی از شما به سوی آن فرستاده شود و آن چیز با آن تجربه برایتان روی دهد.
هم چنین اگر چیزی هست که نمی خواهید آن را داشته باشید و توجه خود را برنداشتن آن متمرکز می کنید. بنابر همین قانون، ارتعاشات شما بر نداشتن آن معطوف می شود. بنابراین به سوی شما جلب نخواهد شد.به این صورت که شما باید به ناخواسته های خود توجه نکنید و با بی توجهی به آنها، اجازه ندهید فکری هم در ذهنتان تولید شود. این بی توجهی متضاد همان توجه میباشد. که شما از آن ناخواسته دور خواهید شد.
کلید جذب چیزی که در آرزویش هستید آن است که ارتعاشات وجود شما با آنچه مورد آرزوی شماست هماهنگی پیدا کند و ساده ترین راه برای دسترسی به هماهنگی ارتعاشات ، آن است که تصور و تجسم کنید صاحب آن چیز شده اید و لحظه تحویل گرفتن آن چیز را تصور کنید.
وانمود کنید که تحویل گرفته اید، افکار خود را به سوی لذت بردن از آن تجربه متمرکزکنید و با این کار اجازه ی ورود آن چیز یا تجربه را به زندگی خود می دهید.
اکنون با توجه به نوع احساسی که دارید می توانید به راحتی بفهمید که توجهتان از ته دل به این آرزو متمرکز شده است یا نه …
اگراحساس بدبینی، اضطراب، ناامیدی و خشم یا عدم امنیت و افسردگی دارید پس آرزویتان تحقق پیدا نخواهد کرد. این احساس شماست که نشان میدهد چقدر از خواسته خودتان دور یا نزدیک هستید
منظور از ارتعاش در این بحث، همان احساسی است که در هر لحظه دارید. احساس شما بیانگر نوع ارتعاش و فرکانس شماست به جهان هستی.
به هر چه فکر کنید، در سرنوشت خود به آن می رسید چه آن را بخواهید و چه نخواهید.
بر طبق قانون جذب، به هر چه مکرر فکر کنید، ریشه و برآیند آن را به سوی خود جلب می کنید. بنابراین اگر بطور دایم به آنچه می خواهید فکر و توجه کنید تجارب زندگی شما همان چیز را منعکس خواهند کرد و به همین ترتیب، اگر بطور دایم به آنچه نمی خواهید، فکر نکنید آن چیز وارد زندگی شما نخواهد شد.
فکر کردن به چیزها درست مثل برنامه ریزی برای آینده است. وقتی در فکر خود به تعریف و ستایش از چیزی می پردازید در حال برنامه ریزی دریافت آن هستید.
وقتی نگرانید در حال برنامه ریزی دریافت آن هستید. نگرانی چیزی را در ذهن شما می آفریندکه نمی خواهید ولی با احساس نگرانی و استرس همان را جذب میکنید.
هر فکر، هر اندیشه، هر چیز، هر موجود از ارتعاش و انرژی درست شده است. بنابراین وقتی بر چیزی توجه و تمرکز می کنید. حتی برای لحظه ای کوتاه، ارتعاشات وجود شما، ارتعاشات آنچه را آرزویش را دارید منعکس می کند یعنی جهان آن را به حساب آرزو و خواسته شما قلمداد میکند.
هر چه بیشتر درباره ی آن چیز فکر کنید بیشتر شبیه و همانند آن ارتعاش را پیدا می کنید. هر چه بیشتر مانند آن ارتعاش کنید. بیشتر آن چیز را به سوی خود جلب می کنید. آن تمایل به جذب تا زمانی ادامه پیدا می کند که ارتعاش دیگری نظر شما را جلب کند.
تحقیق و گردآوری: سعید زاهد
دیدگاهتان را بنویسید