داستان شیر و خرگوش از مولانای جان
2020/03/20
ارسال شده توسط مدیر سایت
990 بازدید
مولانا یک داستانی را با تمثیل از جهان هستی و حیوانات بیان می کند که کاملا برای ما است. داستان شیر و خرگوش.
شیری سلطان جنگلی بود که هر روز برای هر وعده ی غذایی خود یکی از حیوانات جنگل را می گرفت و می خورد، یعنی هر صبح،ظهر و شب یک وعده، باید یک حیوان را شکار می کرد و می خورد و سیر می شد. هر روز این داستان تکرار می شد تا اینکه خرگوش از بین این ها که خیلی باهوش بود جمع شدند با دوستانش با بقیه حیوانات و گقتند این اصلا درست نیست.
ما هر روز نگران هستیم، نمی دانیم چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد. تن و بدنمان می لرزد وقتی که نوبت وعده ی غذایی سلطان می شود.
برای ادامه مطالعه به پادکست مراجعه فرمایید.
دیدگاهتان را بنویسید